دل تنگی

باز دوباره سرت رو انداختی پایین !

نمی خوای نگام رو ببنی ؟

چیه تحمل نگام رو نداری!

آهان میترسی !

ولی از چی !

شایدم باید یه کار بکنی دیگه!

مگه از من متنفر نیستی ! خوب روت بکن اون ور !

میدونی چند وقتی این کارو نکردی !

اون اوایل تا من رو میدی ! اخمات تو هم می رفت!

اصلا نیگام نمی کردی!

-  باز  پیداش شد!

ولی از وقتی بهت گفتم دوستت دارم!

همش سرت رو می اجنگ دعوا !!!باز این کار رو می کنی

ولی یه چیز فرق کردندازی پایین!

حتی بعد از این همه ه ! وقتی این کار رو میکنی  تو نگاهت فقط غمه!

وقتی از اتاق میام بیرون همش حواسم هست که جایی همدیگر رو نبینیم!

نمی خوام ببینم که باز ناراحتی !!!!!!!!!!!!!!!!

کاش میفهمیدم تو وجودت چی میگذره!

 

چیه ؟؟؟

می خوای اعتراف کنم که هنوز تو بهانه ای ؟ بهانه ای واسه نوشتن!

سخته ولی حقیقته!!

 

 

یه چیز جالب ! هر کسی بخواد در مورده ما قضاوت کنه , یا طرف منه یا طرف تو ! من کسی رو ندیدم بتونه بی طرف قضاوت کنه!

من در موردت هنوز قضاوت نکردم! تو رو نمی دونم!

ولی ما تو یه چیز مشتریکیم !

این یکی رو دیگه تو بگو..........
                                                       baby

نظرات 2 + ارسال نظر
آرتا یکشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:27 ب.ظ http://darkness.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوشگلی داری
مرسی که به ما سر زدی
در ضمن اسم لوگوت خیلی جالبه. خیلی حال داد

مینا سه‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:43 ق.ظ http://mina123.blogsky.com

امین عزیز سلام
خوبید؟
متن زیبایی بود...
ممنونم که بمن سر زدید...
از بابت لینک هم ممنونم...
در اسرع وقت لینکتون را میذارم...
بازم بیایید اونورا خوشحال میشم...
شاد و پیروز...در پناه حق باشید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد