-
رئال مادرید
دوشنبه 4 خردادماه سال 1383 08:37
من چه سبزم امروز رئال باخت! اینم عاقبت سرمایه داری! تیمی که مورینتس رو بیرون بیاندازه حقشه! منچستر هم که امسال خیلی بد کار کرد! ولی جام حذفی هم چندان بد نیست
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1383 12:42
ماه بالای سر آبادیست! شده شبها وقتی هیچکس تو خیابونا نیست! از خونه بیرون بیاین! من فعلا خوابگاه شده خونه ام! وقتی پارک وسط دانشگاه تعطیل میشه ! همه میرن اتاقاشون ! من تازه میام بیرون! شده رو چمن ها دراز بکشین ! سکوت بریزه رو سرتون! ماه بالا سرتون باشه! یه تیکه ابر عرق ماه رو پاک کنه! یه نسیم ملایم(خنک)رو برگها بچرخه!...
-
اینه
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1383 19:06
یه چند وقتیه که اصلا با نظرات دوستان حال نمی کنم! اکثر شون رو پاک میکنم! خیلیا فقط یه جمله بلدند بگن! وبلاگشنگی داری وووووو اینم بگم که من ! موقع نظر دادن تو گل کیر میکنم ! واسه همین خیلی وقتها چیزی نمی نویسم! از حالا به بعد بخش نظر خواهی تعطیل می باشد خوش باشین!
-
بهونه
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1383 15:59
دو شبه هی می نویسم و هی خط می زنم!آخه به دلم نمی شینه! ولی وقتی تو بهونه می شی ! هر چه بنویسم , حتی اگه گنگ و نامفهوم باشه باز قشنگه! باز می خوام از تو بگم ! از تو ! از تو چی مونده؟ فقط خاطره هات و نوشته هام! از من چی مونده ؟ فقط خاطرات بدم و بغض تو !نمی دونم! هیچ وقت دنبا تو به من شون ندادی ! بگذار از اون چیزی که می...
-
لعنتی
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1383 14:06
ا ون روزای اولی که پام رو تو این لعنتی گذاشتم! اون موقع گه 0ای بودم ! یکی از سال بالایی ها بهم گفت : وقتی از دانشگاه میری بیرون, 180 درجه عوض شدی! اون موقع حالیم نبود داره چی میگی! ولی حالا می بینم من اون امی قبلی نیستم! آره تنها چیزه ثابتی که تو این دنیا هست تغییره تغییر ! ولی من او امین رو بیشتر دوست دارم! بگذار...
-
امتحان
پنجشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1383 12:54
آخیش تموم شد! امروز آخرین میانترمم رو هم دادم! بد نشد! میتونستم کامل بشم! همون اشتباهت همیشگی! امتحان کتاب باز بود! وقتی استاد برگه ها را داد تازه یادم اومد کتاب همرام نیست ! تا خوابگاه دویدم! امتحانش خیلی ساده بود! اگه بگم چه اشتباهی کردم! همه ی دنیا بهم می خندن! از امتحان ۹۰ نمره ای ! ۳۰ تاش بخاطر اشتباه از دست بدی!...
-
دل تنگی
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1383 17:19
باز دوباره سرت رو انداختی پایین ! نمی خوای نگام رو ببنی ؟ چیه تحمل نگام رو نداری! آهان میترسی ! ولی از چی ! شایدم باید یه کار بکنی دیگه! مگه از من متنفر نیستی ! خوب روت بکن اون ور ! میدونی چند وقتی این کارو نکردی ! اون اوایل تا من رو میدی ! اخمات تو هم می رفت! اصلا نیگام نمی کردی! - باز پیداش شد! ولی از وقتی بهت گفتم...
-
گل آقا
شنبه 12 اردیبهشتماه سال 1383 17:49
گل آُقا هم رفت !
-
لمپنیسم
شنبه 12 اردیبهشتماه سال 1383 13:14
دانشچو هم دانشجوهای قدیم تاحالا دیدین تو دانشگاه چاقو کشی بشه ! تو کلاس ترقه بیاندازن ! پسرا به دخترا متلک بگن ! مثل اینکه ورودی های ما آخرین دوره ای بود که می شد اسم دانشجو روش گذاشت ! این صفریها که ... از پارسال یه چیزایی تو دانشگاه مد نشد ! وسط پارک می نشستن به هر دختری که از جلوشن رد میشد تیکه میانداختن ! ربطی...
-
بودن
سهشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1383 17:26
میخوام با تو باشم!نه واسه اینکه دستات تودستام باشه! میخوام با تو باشم !نه واسه اینکه سربزارم رو شونت! میخوام با تو باشم!نه واسه این اینکه قند خونم کم شده و لبات رو میخوام! نه واسه اینکه تو جنگل موهات آشیانه بسازم! میخوام با تو باشم!نه واسه اینکه برایت بگویم تنهایی من چه اندازه بزرگ است! نه واسه اینکه بهت احتیاج دارم!...
-
چرا
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1383 09:05
جاده،سایه روشن،برگهای سبز،سیاهی!از دور پیداست،سربزیر،غمهای عالم،جمعند! چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
زندگی
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1383 09:42
دنیای آدمها خیلی سیاهه ! ولی این دلیل نمیشه که زندگی نکنیم! من دنیا رو همین جور که هست قبول دارم!با همین سیاهی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 فروردینماه سال 1383 10:12
به نام خدا نقد سالیانه نام:امین تاریخ تولد :13/11/1359 میزان تحصیلات:دانشجوی کارشناسی دنیای امروز خیلی کثیفه!اونقدر که کسی نیست که قلبم رو بهش بدم!اصلا هیچ انسانی لیاقت اون رو نداره که مالک قلب دیگری بشه! می شه یه نفر دیگه رو بی نهایت دوست داشت ولی همیشه باید یادم باشه که خودمون هم هستیم! همش که اون نیست , پس خودم چی؟...
-
اخیش
چهارشنبه 26 فروردینماه سال 1383 18:46
این بلاگ اسکای هم ما رو کشت با این کاراش! نمی دونم چرا وقتی پایه کیبورد می شینم نمی تونم بنویسم! ولی یه خود کار با یه کاغذ بدین تند سیاه میشه! از این به بعد اول رو کاغذ می نویسم بعد اینجا!
-
عید نوروز
شنبه 15 فروردینماه سال 1383 18:31
عید هم تموم شد! دوباره برگشتم اینجا! اخه خونه ی من اینجاست!۲ هفته رفته بودم مهمونی خونه ی بابا اینا! امسال تلویزیون شاهکار کرده بود! انگار رفته بودن سمساری ۳۰-۴۰ کیلو فیلم خریده بودند! اصلا هم تو فکر شعور بیننده نبودند!انگار ما از ژشت کوه امدیم! البته شبکه ۴ یه مقدار بهتر بود!هر جند اونم فیلماش تکراری بود! سریالاش رو...
-
دنیای مجازی مجازی!
یکشنبه 17 اسفندماه سال 1382 09:08
تا حالا این واژه ها رو شنیدین! cyber cafe , cyber shot , cyber crime , cyber chat , free cyber , sony cyber , cyber games , cyber detective , cyber patrol , cyber power , cyber club , cyber home , cyber pets , cyber rentals , cyber acoustics , cyber law , cyber software , cyber security , cyber dream , cyber chase ,...
-
اگر تنهاترین هم شوم باز هم خدا هست
پنجشنبه 14 اسفندماه سال 1382 18:07
-
من به سر وقت خدا میرفتم!
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1382 19:16
-
خانه
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1382 16:29
امروز تونستم بعد از مدتها به خونه ی قبلیم وارد شم-وبلاگ قبلیم- اخه فیلتر شده بود! انجا تو صنعتی هر سایتی که مطالب علمی نداشته باشه فیلتر میشه!مثل پرشین بلاگ هر چند دیگه اونجا نمی نویسم! ولی ..... باز تونستم به دوستام سر بزنم! دلم واسشون تنگ شده بود!
-
بازم تو صنتعتی
شنبه 9 اسفندماه سال 1382 12:25
امروز صبح باز تو دانشگاه اتش سوزی شد! مجتمع کلاسها-محل برگزاری دروس عمومی - بر اثز پوسیدگی سیمهای برق اتش گرفت! ولی خذا شکر کسی چیزیش نشود! ۷-۸ ماه پیش هم یه نفر خوابگاه رو آتش زد و اخرش معلوم نشد کار کی بود!
-
محرم
پنجشنبه 7 اسفندماه سال 1382 18:11
بازم محرم رسید! همیشه از این شکل عزاداری بدم میومد! به نظر من یه جور اسرافه! با این همه پول میشه خیلی کارای دیگه کرد! تا کی یه عده از این راه جیبشون رو پر کنن! با پولاین مراسم چند تا خانواده رو میشه سیر کرد؟ این همسایه ی ما هر سال مراسم داره از صبح تا شب بلند گو تو گوش ما داد میزنه اصلان هم فکر نمی کنه مزاحم شده ها!...
-
کاوه،ضحاک،اسکندر
سهشنبه 5 اسفندماه سال 1382 08:46
هر که آمد بار خود را بست و رفت ما همان غمحوار و زار و بی نصیب زان چه حاصل جز دروغ و جز دروغ؟ زان چه حاصل جز فریب و جز فریب؟ باز می گویند فردای دگر صبر کن تا دیگری پیدا شود کاوه ای پیدا نخواهد شد امید کاش اسکندری پیدا شود فکر نمی کنم حالا حالا ها کاوه ای پیدا بشه! ولی من اصلا نمی تونم با اسکندر کنار بیام! ضحاک رو یه...
-
معتبر ترین دانشگاه کشور
سهشنبه 5 اسفندماه سال 1382 08:28
چند روز پیش ۲ نفر خودکشی کردند! چرا؟ چون مشروط شدند!!!!!!!! خدا رو شکر که هردوشون زنده موندند! آخه اینم شد دانشگاه، کل ترم رو خر حونی می کنی ، آخرش مشروط میشی! جناب آقای دکتر عباسی-ریاست محترم دانشگاه-اعتقاد دارند که برای حفظ اعتبار دانشگاه یه چند نفری باید قربانی بشوند! اصلا هم مهم نیست که ۸۰٪ دانشجو ها ۹ ترمه...
-
باز شروع شد
دوشنبه 4 اسفندماه سال 1382 18:57
اهل کاشانم گاه گاه قفسی می سازم با رنگ میفروشم به شما تا به آواز شقایق که در آن زندانیست دل تنهاییتان تازه شود! چه خیالی چه خیالی پرده ام بی جان است خوب می دانم حوض نقاشی من بی ماهیست! دوباره حس نوشتن بی قرارم کرده! نوشته هایی که به نظر خودم خیلی سطحی اند! الان داشتم صحبت های http://www.khabgard.com/?id=-232231770...
-
بهانه
دوشنبه 4 اسفندماه سال 1382 16:44
یادش بخیر یه زمانی بهانه ی نوشتنم تو بودی کاش بازم می تونستم url وبلاگم رو بهت بدم ولی حیف
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اسفندماه سال 1382 16:10
نمیدونم چرا هر کاری می کنم نمی تونم بنویسم
-
حالا میگی من چیکار کنم
چهارشنبه 29 بهمنماه سال 1382 18:41
میگم دوستت دارم ناراحت می شی! نیگات میکنم ناراحت می شی! میگم هر شما بخواین،همه چیز رو فراموش میکنم باز ناراحت می شی! باشه من تحمل میکنم! من عاشقم، پاشم ایستادم ! ولی چرا وقتی از کنارم رد می شی!سرت رو میاندازی پایین! بعد تموم غم و غصه ی دنیا یه جا می ریزه تو نگات! بگو من چیکار کنم تا دیگه ناراحت نشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
به چشمانت بیاموز هر کسی ارزش دیدن ندارد
دوشنبه 27 بهمنماه سال 1382 12:35